سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بنفش تر از هفتمین رنگین کمان

نوشته های پوشالی

هوالحق

چشمانت  چشمانم را بست...

دستانم سرد شد...یخ کرد...

حرف هایم سرد شدند...

دیگر ریالی ارزش نداشتند...

حرف هایم نه به مانند باران، دل انگیز

و نه به مانند برف خاطره انگیز...

بلکه به مانند تگرگ هایی دردناک به سرم آمدند... 

سرمای وجودم دیگر نگذاشت چشمانت را ببینم...

چند روزیست آنها را باز کرده ام...

امان از این چشمان عجیب...

داد و بیداد از نوشته های پوشالی من که هیچ گاه به تو نمی‌رسند...!


+ نوشته شده در  یکشنبه 93/4/29ساعت  3:48 صبح  توسط فرید.م  نظرات ( )